آخرین تنها

رو سنگ قبرم بنویس تنهاترین تنها منم

از تو چه پنهان

از تـ ُ چـهـ پنهــانـ

گــاهي برايم آنقـدر خواستنـي مي شوي


کـ شـروع ميکنم


بـ شمــارش تکـ تکـ ثانیـهـ


براي يك بار دیگـر رسیـدن


بـ بوي تنتـ ...

پیچک

+ نوشته شده در پنج شنبه 9 تير 1390برچسب:,ساعت 9:56 بعد از ظهر توسط آخرین تنها |

گاه گاهي



گـاه گاهـی دل من می گیرد
 
بـیـشـتر وقـت غروب

آن زمان که خدا نـیـز پر از تـنـهایـیـست

من وضـو خواهم سـاخـت

از خـدا خواهم خواست که تو تـنها نشوی

و دلـت پر ز خوشی های دمادم باشد

پیچک

+ نوشته شده در پنج شنبه 9 تير 1390برچسب:,ساعت 9:52 بعد از ظهر توسط آخرین تنها |

i miss you

آخر قصه ی ما را همان اول لو دادند


همان جایی که گفتند: یکی بود و یکی نبود . . .

پیچک

+ نوشته شده در پنج شنبه 9 تير 1390برچسب:,ساعت 9:50 بعد از ظهر توسط آخرین تنها |

دیدم که جانم می رود

   

در رفتن جان از بدن گویند هر نوعی سخن   

من خود به چشم خویش دیدم که

 جانم

می رود

پیچک

+ نوشته شده در پنج شنبه 2 تير 1390برچسب:,ساعت 10:33 قبل از ظهر توسط آخرین تنها |

فراموش میشویم همیشه

چه زود از یادها فراموش میشویم

در حالی که می شنیدیم

همیشه

در یادها خواهیم ماند

آخرین تنها

پیچک

+ نوشته شده در دو شنبه 23 خرداد 1390برچسب:,ساعت 11:32 قبل از ظهر توسط آخرین تنها |

وفای شمع را نازم..

وفاي شمع را نازم كه بعد از سوختن...

به صد خاكستري در دامن پروانه ميريزد...

نه چون انسان كه بعد از رفتن همدم...

گل عشقش درون دامن بيگانه ميريزد

پیچک

+ نوشته شده در دو شنبه 23 خرداد 1390برچسب:,ساعت 11:13 قبل از ظهر توسط آخرین تنها |

زندگی دفتری از خاطره ها

زندگی دفتری از خاطره هاست...

یک نفر در دل شب/یک نفر در دل خاک...

یک نفر همدم خوشبختی هاست/یک نفر همسفر سختی هاست...

چشم تا باز کنیم عمرمان می گذرد!!!...

ما همه هم سفریم!!!...

 

پیچک

+ نوشته شده در دو شنبه 23 خرداد 1390برچسب:,ساعت 11:4 قبل از ظهر توسط آخرین تنها |

هنوز خالیه جات

نرفته قولم از یادم، هنوزم ساده و صافم
دارم اندازه‏ی قلبت، با اشکام، عشق می بافم

تا روزی که تو برگردی، به این در خیره می مونم
اگرچه دوری از دستم، تو دوستم داری، می دونم

هنوز خالیه جات اینجا، هنوزم من وفادارم
هنوزم توی این خونه، من از هرچی دوتا دارم

یه وقتایی دوتا بشقاب میچینم، تو میگی سیرم
یه وقتایی بدون تو، باهات مهمونی می گیرم

منم کابوس شبهات، تویی رویای هر روزم
واسه هرشب دعا کردن، دارم سجاده می دوزم

اگر پای درختی خشک، با اشکام، آب می‏ریزم
خودم حالیمه بی جونه، ولی از عشق، لبریزم

همش حس می کنم هستی، نمی خوام دیگه تنها شی
یه حسی می گه که باید، همین دور و ورا باشی

تو از شمعی، من از بادم، تو از شیشه، من از سنگم
ولی برگردی قول می دم، دیگه باهات نمی جنگم

درخت خشک این خونه، با اشکام خیس و نم داره
اگرچه جون نمی گیره، دلم تنهاش نمی ذاره

از اون روزی که تو رفتی، هوای خونمون سرده
دیگه چند روز که، عطرت، از این خونه، سفر کرده

بذار بد باشه رفتارت، بهم بی مهری کن بازم
فقط برگرد که من بی تو، با این دنیا نمی سازم

تو پیشم نیستی اما من، می خندم توی تنهایی
تو رویاهام یا من اونجام، یا تو، همیشه اینجایی

عزیزم، چت شده بازم
چیه؟ چرا باهام قهری
شنیدی درد دلهامُ؟
آره، کلش رو از بهری

بیا برگرد به اون روزا
من بشناس، تو می تونی

نمی دونی چه دلتنگم
تو این، شبهای بارونی...

 

 

پیچک

+ نوشته شده در دو شنبه 23 خرداد 1390برچسب:,ساعت 10:50 قبل از ظهر توسط آخرین تنها |

بارون

همه بغضشون گرفته چرا بارون نمياد!؟


ليلي مرد از غم دوري چرا مجنون نمياد!؟


روي ماهش کجا پنهون شده رفته کجا!؟


چرا از اونور ابرا ديگه بيرون نمياد!؟


نيتت رو واسه فال قهوه کردم ولي حيف


عکس اون چشماي قشنگ توي فنجون نمياد

من و کشتي تو با اين خنجر دوريت عجبه

چرا از اين دله ديونه يه کم خون نمياد!؟

پیچک


ادامه مطلب
+ نوشته شده در سه شنبه 13 ارديبهشت 1390برچسب:بارون,غم,خواهش,لیلی,مجنون,ساعت 2:13 بعد از ظهر توسط آخرین تنها |

مریم پاییزی من...


دختره شبهای پاییز می‎مونم با تو همیشه


واسه من هیچکی تو دنیا مریم خودم نمیشه


مریم پاییزی من مریم پاییزی من


مریم پاییزی من گریه اخماتو وا کن


دستاتو بالا بگیرو واسه فرداها دعا کن دعا کن


دختره شبهای پاییز می‎مونم با تو همیشه

واسه من هیچکی تو دنیا مریم خودم نمیشه


مریم پاییزی من مریم پاییزی من

وعده‎امون هر روز ابری زیر الماسهای بارون

چه بهار باشه چه پاییز چه تابستون چه زمستون

یه روزی میام کنارت تورو می‎برم تا خورشید

یه روزی که رفته باشه از نگات سایه تردید سایه تردید

دختره شبهای پاییز می‎مونم با تو همیشه

واسه من هیچکی تو دنیا مریم خودم نمیشه

مریم پاییزی من مریم پاییزی من

من همونم که می‎سازم قصر رویاهاتو مریم

اشکهای سرختو بس کن کم نکن دعاتو مریم

دختره شبهای پاییز می‎مونم با تو همیشه

واسه من هیچکی تو دنیا مریم خودم نمیشه

مریم پاییزی من مریم پاییزی من

پیچک

+ نوشته شده در سه شنبه 13 ارديبهشت 1390برچسب:,ساعت 1:53 بعد از ظهر توسط آخرین تنها |

فدای اون مرام و بی مرامیاش

 

 

 

 

حالا من یه مرده ی بال و پرم

حالا من چلچله ی با خبرم

خبر از عشق و بی وفاییاش

بی خبر از بدی و دو رگی هاش

خبر از شکست یک جوون سرد

فدای اون مرام و بی مرامیاش

 

دانلود: جوونی 20 ساله

پیچک

+ نوشته شده در جمعه 9 ارديبهشت 1390برچسب:,ساعت 4:29 بعد از ظهر توسط آخرین تنها |