آخرین تنها

رو سنگ قبرم بنویس تنهاترین تنها منم

ناکام(متن ترانه محسن یاحقی)

 

 

سلام به همه

چون شعر این آهنگ خوبه فک کردم شاید خوشتون بیاد

ناکام از عشق و امید هر آرزویی داشتم
خدا ببخشه منو به خاک سپرده‌ام من


نمیفهمم چه حکمی داره خدای عالم
با عشق زنده اما انگار که مرده‌ام من


تا عشق نبود زندگیم طی شد هر لحظه هر روز
بی‌اشک و آه و گریه مجنون تو قصه‌ها بود


تا اینکه تو رسیدی یه حس خوب و تازه
پایان تنهایی یا آغاز غصه‌ها بود

-----------------

زود عادت شد واسه من هر لحظه دیدن تو
دستای من رو تنت گرم بود و تن‌پوش تو


بریدم از همه کس فقط تو بودی و بود
امن‌ترین جای دنیا پناه آغوش تو


گذشت تا اینکه یکروز چشم وا کردم نبودی
بی‌خبر از پیش من انگار که رفته بودی


ناباورانه موندم در حسرت تویی که
تموم زندگیمو با رفتنت سوزوندی

----------------


سخته یه عمر عاشقی حاصل نداشته باشه
اونکه همه کست بود تنهات گذاشته باشه


سخته قبول کنی عشق یعنی جدایی ساده است
آینده‌ی دلبستگی آلوده به درد و گریه است


سخته برام درک عشق این احتیاج مبهم
برای ادامه‌ی عمر هنوز تو شک و شبهه‌ام


بمونم ناامید یا بمیرم با امید به
وجود دنیایی که تو را به من پس بده

.

.


ناچار بی‌عشق و امید هر آرزویی داشتم
خدا ببخشه منو به خاک سپرده‌ام من


نمیفهمم چه حکمی داره خدای عالم
با عشق زنده اما انگار که مرده‌ام من

          تنهایی رادرآغوش میکشم که اوتنهای یادگارتوست

پیچک

+ نوشته شده در چهار شنبه 10 فروردين 1390برچسب:,ساعت 9:59 بعد از ظهر توسط آخرین تنها |

جادو

دلم گرفته نامهربون واسم شدي بلاي جون

بزار بگم حرف دلم ديدمت تورو با اين و اون

دلم شکست و هيچي نگو

چشم به در بودم تا خود صبح

که برگردي و دروغ بگي

بگي نبودم من با کسي

ديگه نيا ديگه نخواه من با تو بمونم

حرف از عاشقي نزن که دست تورو خوندم

برو بزار تنها باشم با تو نمي تونم

                                با اين دل خستم                                قلبم شکستم


عشق منو جون منو اسم منو جسم منو

اتيش زدي بازي کردي با اين دل شکستمو

نيا پيشم که من نيستم عاشق نفس هات

                            من چيزي نخواستم                           از اون دوتا چشمات


حالا که دلت ميخواد بري

يه بار هم شدي ميخوام بگي

دل من سفيد بود و دل تو سياه

با دروغات کردي زندگيم تباه

با من بخون با من بمون نگو نمي تونم

جادوي عشق تو شدم نگو نمي دونم

ديگه ميخوام هميشه از عاشقي بخونم

                           به پاي عشقت                                      هميشه مي مونم

عشق منو جون منو همه ي وجود منو

اتيش زدي بازي کردي با اين دل شکستمو

بيا پيشم که من شدم عاشق نفس هات

                            محو تماشاي                                        چشماي زيبات


 

پیچک

+ نوشته شده در دو شنبه 8 فروردين 1390برچسب:,ساعت 10:52 قبل از ظهر توسط آخرین تنها |

گل یاس

روي سر دري خونه گلاي ياس بهاري           يادته ازم گرفتي گفتي واسه يادگاري

 

لاي دفترت گذاشتي اسممو زيرش نوشتي           گفتي تا آخر عمرت اونا رو نگه ميداري

 

عمريه رو سر دريمون گل ياس مياد و ميره           اما هيچكي تو دل ما جاتو هيچوقت نميگيره

 

روزاي رفته رو امروز همه رو مرور ميكردم           از توي اون كوچه بازم دوباره عبور ميكردم

 

انگاري دل ديگه رفته توي اون كوچه كسي نيست           رو گلاي ياس خونه ديگه اون عطر قوي نيست

 

بگو تو اين همه سالها مثل من كسي رو ديدي           به كسي عاشق تر از من يه جاي دنيا رسيدي

 

من و كوچه چشم به راتيم ما هنوز هم بازياتيم           هر جاي دنيا كه باشي توي هر رويا باهاتيم

پیچک

+ نوشته شده در یک شنبه 7 فروردين 1390برچسب:,ساعت 6:2 بعد از ظهر توسط آخرین تنها |

دل نفرین شده

 

رفتی از چشم ودلم محو تماشاست هنوز  

عکس روی تو در این آیینه پیداست هنوز
هر که در سینه دلی داشت به دلداری داد
دل نفرین شده ی ماست که تنهاست هنوز
در دلم عشق تو چون شمع به خلوتگه راز
در سرم شور تو چون باده به میناست هنوز
گر چه امروز من آیینه ی فردای من است
دل دیوانه در اندیشه ی فرداست هنوز
عشق آمد به دل و شور قیامت برخاست
زندگی طی شد و این معرکه برپاست هنوز
لب فرو بسته ام از شرم و زبان نگهم
پیش چشمان سخنگوی تو گویاست هنوز
 

 

پیچک

+ نوشته شده در یک شنبه 7 فروردين 1390برچسب:,ساعت 11:55 قبل از ظهر توسط آخرین تنها |

عیدتون مبارک

با تو از خاطره ها سرشارم

                       جشن نوروز تو را کم دارم

                                               سال تحویل دلم می گیرد

                                                                 

                                                                  با تو تا آخر خط بیدارم

 

آرزو میکنم سالی پر از شادی و موفقیت در کل یه زندگی توپ داشته باشین تا آخر عمر.....   

-------------------------------

عید همتون مبارک

آخرین تنها

 

پیچک

+ نوشته شده در دو شنبه 1 فروردين 1390برچسب:,ساعت 12:37 قبل از ظهر توسط آخرین تنها |

عید من و غم

سلام به همه.امروز اومدم عید پیشاپیش تبریک بگم از اونایی که همیشه به ما سر میزنن و نظر میدن تشکر کنم و خواهش کنم که بعد از اینکه رفتن پیش بزرگترا عید تبریک گفتن بیان پیش ما.منو غم یه پذیرایی مفصل براتون داریم.غم مینویسه من از روش میخونم 

از همه مهمتر عید

منو

غم

همه تو اول سال یه ارزو میکنن که به ته همشون فک کنی میرسی به اینکه همیشه شاد باشن غم نبینن ولی من برعکس میگم خداااااا

غم بهم نزدیک تر کن(نه اینکه به خانواده و... ضرری برسونیا)

نمیدونم این غم چیه و از کجا اومده اما به قول یه نفر همه یه غمی دارن شاید ماله بعضیا کوچولو باشه.

از بچگی دوس داشتم بشینم یه گوشه و تنها باشم که یه روز شنیدم یکی دم گوشم گفت:((همیشه هر کجا باشی باهاتم)) هیچکس نبود پس اینو کی گفت؟!اره همون غم بود رفیق همیشگی من...

گویند خدا همیشه با ماست

                                  ای غم  نکند خدا تو باشی...

وقتی عشق یکی اونو ول میکنه میره طرف میگه خدا مگه من چیکار کردم که با من اینطوری کردی؟ اما نمیدونه زمونی خدا عاشق اون بود ولی یه روز اون خدارو ول کرد و رفت برا همین خدا عاشق یکی کرد که بفهمه چیکار کرده.اره من عاشق بودم خدارو از یاد برده بودم ولی نمیدونستم اون همیشه پیش منه پس بزار منم همیشه پیش اون باشم واسه یه کسی که واقعا عاشقمه مثل عشقای امروزی ولم نمیکنه

 برا همین شدم عاشق

غم

پیچک

+ نوشته شده در شنبه 28 اسفند 1389برچسب:,ساعت 4:51 بعد از ظهر توسط آخرین تنها |

جوابم کردن انگاری...


تو دستات گرمه مي دوني ولي دستاي من سسته
چرا غمگيني و اشکات تموم جونتو شسته
حالا که اومدي پيشم بيا بي گريه و زاري
حقيقت رو بهت ميگم

 جوابم کردن انگاري...

بذار پاتو روي قلبم نذار دست روي احساسم
به جاي گريه و زاري يه کم دعا بکن واسم
تموم دکترا گفتن همين روزاست مي ميرم
نمي دونن دوام شوک نيست نباشي جون نمي گيرم
نبر ولتاژشو بالا نزن شوک من دلم خونه
همين جايي که شوک ميدي دلم نيست خونه ي اونه

      

  دلم نيست خونه ي اونه


حالا قدرتو مي دونم گرچه فرصتي نمونده
قربون دلت برم که تو رو تا اينجا کشونده
اگه قسمت موندنم بود تورو تنها نمي ذاشتم
ميگفتي بمير مي مردم که نگي دوست نداشتم
ببخش که بودنم واست هميشه دردسر داره
همه ميگن اميدي نيست ولي دعات اثر داره
صداتو مي شنوم آره چشام اشکاتو مي بينه
وقتي داد مي زني پاشو به قلبم خيلي مي شينه
نکن گريه گل نازم داره اشکات حروم ميشه
بجنب دعام بکن زود باش ملاقاتت تموم ميشه
        

    ملاقاتت تموم ميشه


کاش ميشد يکي بتونه منو از خواب دربياره
مگه ميشه مرده باشم وقتي که اشکام مي باره
اگه حسرتت رو دارم اگه سردو بي قرارم
تورو با چشماي گريون به خدامون مي سپارم
نميگم برات مي ميرم چون واسه تو زنده بودم
نميگم عشق مني تو چون تويي همه وجودم
اون دنيا جام خوبه خوبه دلم واسه خوشي تنگه
اون خدا که من مي دونم حتي آتيشش قشنگه


    اون خدا که من مي دونم حتي آتيشش قشنگه...

پیچک

+ نوشته شده در پنج شنبه 26 اسفند 1389برچسب:,ساعت 10:37 قبل از ظهر توسط آخرین تنها |

دلم گرفته

 

 
چند روزه دلم گرفته اما نیستی که ببینی
من برات غزل بخونم توکنار من بشینی
آره خیلی وقته رفتی شب من هم بی ستاره ست
دفتر شعرای عشقم وقتی نیستی بی ترانه ست
بی تو بودن واسه ی من شده عادت شب و روز
رفتی و چیزی نذاشتی غیر غصه های دیروز
دلتو از من بریدی شدی هم خونه ی شادی
من برات موندم ولی تو دل به یه غریبه دادی
می دونم چیزی نداشتم واسه ی تو غیر غصه
اما کی به جز دل من حال قلبتو می پرسه؟
فاصله وقتی رسیدی واسه ی من شد فراموش
واسه یکبار هم نشد که تو رو حس کنم در آغوش
فاصله یعنی گذشتن از تموم غصه هامون
اما فاصله گرفتی با همه گذشته هامون
اون روزای عاشقونه که توی دلم نشستی
اومدی و در به روی همه دلتنگی ها بستی
اون روزایی که من و تو آخر ترانه بودیم
واسه زندگیه فردا شعر خوشبختی سرودیم
خاطرات تلخمون رو جا گذاشتیم توی دیروز
چقدر سختی کشیدیم تا رسیدیم ما به امروز
اما چی شد که دل تو با دل من شد غریبه؟
انگاری دلم تو دنیا از خوشی ها بی نصیبه
کاشکی که ما برمی گشتیم به همون روزای تازه
کاشکی که دوباره قلبم دل به عشق توببازه

 

پیچک

+ نوشته شده در چهار شنبه 25 اسفند 1389برچسب:,ساعت 11:54 قبل از ظهر توسط آخرین تنها |

یه گله دارم از شما

سلام عزیزا.یه گله دارم از شما:درسته من زیاد برا این وبلاگ زحمت نمیکشم اما محتاج نظرهای شمام تا ببینم از مطالبم خوشتون میاد یا نه.وقتی میاین نظر بذارین  نمیگم بگین خوبه اما شاید یه مطلبی بزارم که از نظر یکی اون مطلب از جهاتی بد باشه.مرسی کهسر میزنین به ما.مرسی

پیچک

+ نوشته شده در یک شنبه 22 اسفند 1389برچسب:,ساعت 2:50 بعد از ظهر توسط آخرین تنها |

تنهایی

غـروبـا میون هــفته بر سـر قـبر یه عاشـق
یـه جوون مـیاد مـیزاره گـلای سـرخ شـقایـق
بی صـدا میشکنه بغضـش روی سـنـگ قبـر دلدار
اشک میریزه از دو چـشـمش مثل بارون وقت دیدار
زیر لب با گـریه مـیگه : مـهـربونم بی وفایـی
رفتی و نیـسـتی بدونی چـه جـگر سـوزه جـدایی
آخه من تو رو می خواستم اون نجـیـب خوب و پاک
اون صـدای مهـربون ، نه سـکــوت ســرد خــاک
تویی که نگاه پاکت مـرهـم زخـم دلــــم بـود
دیدنـت حـتی یه لـحــظه راه حـل مشکـلـم بود
تو که ریـشه کردی بـا من، توی خـاک بی قراری
تو که گفتی با جـدایی هـیـچ مـیونه ای نداری
پس چـرا تنهام گذاشـتی توی این فـصل ســیاهی
تو عـزیـزترینی اما یه رفیـق نــیـمه راهــی
داغ رفتنـت عـزیـزم خط کـشـیـد رو بـودن مـن
رفتی و دیگـه چـه فایده ناله و ضـجـّه و شیـون
تو سـفر کردی به خـورشـید ، رفتی اونور دقایق
منـو جا گذاشتی اینجا با دلی خـســته و عاشـق
نمـیـخـوام بی تو بمـونم ، بی تـو زندگی حرومــه
تو که پیش من نبـاشـی ، هـمـه چـی برام تمـومه
عاشـق خـسـته و تنها سـر گـذاشـت رو خاک نمناک
گفت جگر گـوشـه ی عـشـقو دادمـش دسـت توای خاک
نزاری تنها بمونـه ، هــمـدم چـشـم سـیـاش باش
شونه کن موهاشو آروم ، شـبا قصـه گو بـراش باش
و غـروب با اون غـرورش نتونسـت دووم بـیـــاره
پاکشـیـداز آسـمـون و جاشـو داد به یـک سـتاره
اون جــوون داغ دیـده با دلـی شـکـسـته از غـم
بوسـه زد رو خـاک یار و دور شد آهسـته و کم کم
ولی چند قدم که دور شد دوباره گـریه رو سـر داد
روشــــو بــر گــردونـــد و داد زد
بـه خـدا نـمــیـری از یاد

پیچک

+ نوشته شده در یک شنبه 22 اسفند 1389برچسب:,ساعت 2:43 بعد از ظهر توسط آخرین تنها |

بغض شكسته

   روز تاريك

 سينه ام درياي غم

 ديده بيمار و

 سري آشفته باز

 مي روم در دشت شب

 گيج و منگ از التهاب

 بغض سنگيني كنون

 بسته راه سينه را

 من كنونم بي هدف

 من كجا ؟

 اينجا چرا ؟

 شهوت يك گفتگو

 فارغ از صد التهاب

 ديدن يك حرف عشق

 در درون دشت خواب

 ديگر  اكنون خسته ام

 گفتگويم هجو و پست

 مي روم باز و كنون

 پشت سر يك دشت سرد

 غول شب در گوش من
 
 مي دهد نجوا كه باز

 هيچ كس در انتظار

 باز ننشسته تو را

پیچک

+ نوشته شده در جمعه 13 اسفند 1389برچسب:,ساعت 6:35 بعد از ظهر توسط آخرین تنها |